قلبی الیک من الاشواق محترق.. ودمع عینی من الاماق مندفق الشوق یحرقنی والدمع یغرقنی فهل رایت غریقا وهو محترق..!
اینجا ؛ آن جای خالی ای نیست که سر در کلبه درویشی ام نوشته ام...اینجا ؛ جاییست که می نویسم تا بفهمم که چه شد که جای من ؛ آنجا (فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر...) خالی شد! می نویسم که چقدر جاهای زیادی جای من خالی بود و کسی نفهمید...اما جایی که خدا گفت بیا اینجا جایت خالیست...نرفتم! یاعلی
یادم رفت بگویم که چقدر برای همه دعا کردم! و کسانی که به وبلاگم سر می زنند را هم ویژه تر!
هرکس اینجا نیاید به قول معروف ضرر کرده است! ( خودشیفتگی از نوع مزمن بود جدی نگیرید! )
ای خواهر...
ما که درویشیم مشهدالرضا می رویم و..البته از کعبه مصفا تر هست...
دلم برات تنگ شده خواهر...
وخیلی بیشتر ازاین حرف ها این روزها محتاج دعاییم...
پاسخ:
راه گم کردی رفیق قدیمی!...؟
خوش بحالت که حسابی دلتنگ مشهدم عجیب!
,
سلام از توجهتون به وبلاگم متشکرم.این مطلبتون رو که میخوندم حقیقتا دلم حال و هواشو کرد.خدا قسمت همه اونایی که دوست دارن برن اما به هر دلیل دیگه ای نمی تونن،یه رخصت بده تا اونایم از این چشمه معرفت جرعه ای بنوشن.
پاسخ:
توجهم به دلیل مطالب خوب وبلاگتون هست!
انشاالله قسمتتون بشه
,
ارسال دیدگاه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.