جای خالی من

نه به خاک در بسودم؛ نه به سنگش آزمودم...... به کجا برم سری را ؛ که نکرده ام فدایت؟!

جای خالی من

نه به خاک در بسودم؛ نه به سنگش آزمودم...... به کجا برم سری را ؛ که نکرده ام فدایت؟!

قلبی الیک من الاشواق محترق..
ودمع عینی من الاماق مندفق
الشوق یحرقنی والدمع یغرقنی
فهل رایت غریقا وهو محترق..!

اینجا ؛ آن جای خالی ای نیست که سر در کلبه درویشی ام نوشته ام...اینجا ؛ جاییست که می نویسم تا بفهمم که چه شد که جای من ؛ آنجا (فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر...) خالی شد!
می نویسم که چقدر جاهای زیادی جای من خالی بود و کسی نفهمید...اما جایی که خدا گفت بیا اینجا جایت خالیست...نرفتم!
یاعلی

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

۰۹
اسفند

تو پاک ترین؛ معصومترین؛ لطیف ترین و ظریف ترین بنده خدایی و مسلم است که خداوندگار به خاطر وجود توست که بر ما رحمت می آورد... من اگر گنهکار و رو سیاهم به واسطه تو؛ به واسطه نگهداری از توست که می شوم محبوب خداوند (ان شاالله)!

این تویی که صفحه وجودت ذره ای لک و سیاهی به خود ندیده است... خنده هایت بهشتی است... گریه هایت عبادت است و ذکر.

وه که تو تا چه اندازه پاک و معصومی! به خاطر وجودت هر اندازه سجده شکر به جا بیاورم کم است! باید که تا ابد شاکر بود. باید.

من نیز روزی چون تو بودم. همین اندازه پاک و معصوم اما دنیا و روزگار بسیار پر فراز و نشیب تر از آن است که حتی در فکر پاک و ساده تو بگنجد کودک من! باید که مراقب باشی!

هنوز راه زیادی پیش رو داری که 

باید تهمتنانه گذشت از هزار خوان

هرخوانش اژدهای سیاه هزارسر


  • درویش بی ریش!