جای خالی من

نه به خاک در بسودم؛ نه به سنگش آزمودم...... به کجا برم سری را ؛ که نکرده ام فدایت؟!

جای خالی من

نه به خاک در بسودم؛ نه به سنگش آزمودم...... به کجا برم سری را ؛ که نکرده ام فدایت؟!

قلبی الیک من الاشواق محترق..
ودمع عینی من الاماق مندفق
الشوق یحرقنی والدمع یغرقنی
فهل رایت غریقا وهو محترق..!

اینجا ؛ آن جای خالی ای نیست که سر در کلبه درویشی ام نوشته ام...اینجا ؛ جاییست که می نویسم تا بفهمم که چه شد که جای من ؛ آنجا (فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر...) خالی شد!
می نویسم که چقدر جاهای زیادی جای من خالی بود و کسی نفهمید...اما جایی که خدا گفت بیا اینجا جایت خالیست...نرفتم!
یاعلی

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۲ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

۲۹
مهر

ما را که یا مجیر و اجرنا عوض نکرد
دلتنگ گریه های محرم شده دلم...

  • درویش بی ریش!
۲۰
مهر
غدیریه

تمام شد رفت!
بی حرف پیش؛ بی حرف پس!
حالا هی بشین برای خودت توجیه کن که مولا یعنی دوستی و دوست داشتن! نه جان من! نه عزیز من! مولا یعنی آقا ؛ سرور؛ سید!!
یعنی هرچه گفت چه بفهمی چرا و چه نفهمی چرا باید بگویی چشم!! تمام شد رفت! چشم!!
برای ما که فرقی ندارد. تو دوست داری سنگ علی (ع ) را به سینه نزنی و بروی سراغ بی لیاقت ها! اما من دلم می خواهد سنگ علی (ع) را به سینه بزنم... دلم می خواهد برای غدیر لحظه شماری کنم و همه جا جار بزنم که 
آآآآآآآی مردم!
فقط حیدر امیر المومنین است!

تمام شد رفت.
پ.ن:


جز یک نسب که از تو به خود بسته چیستم؟
من آنچنان که آل علی هست نیستم!
اما علی (ع) مرا هم از در خود مران که من
تا عمر داشتم به حسین ت گریستم...
  • درویش بی ریش!