قلبی الیک من الاشواق محترق.. ودمع عینی من الاماق مندفق الشوق یحرقنی والدمع یغرقنی فهل رایت غریقا وهو محترق..!
اینجا ؛ آن جای خالی ای نیست که سر در کلبه درویشی ام نوشته ام...اینجا ؛ جاییست که می نویسم تا بفهمم که چه شد که جای من ؛ آنجا (فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر...) خالی شد! می نویسم که چقدر جاهای زیادی جای من خالی بود و کسی نفهمید...اما جایی که خدا گفت بیا اینجا جایت خالیست...نرفتم! یاعلی
قبل اذان صبح صحن گوهرشاد را با دنیا عوض نمی کنم خنکای نسیم مناجات قبل اذان صدای فواره ...................... دل پر درد و مرض و استمداد از رئوف و همه ی اینها به سکوت تبدیل می شود و خجالت از امام ...
سلام بر درویش راس میگی حساب ..حساب 2 2 تا 4 تاس...ولی ..گفتم که اهل حساب کتاب نبودم نیستم ...نبود...نیست... شایدم بود و هست... ... .. . خیلی هم دولا دولا اپ میکنید...حرف زور نزنید حضرت درویش که..........! احوال مرا ز رنگ رخسار بپرس از چشم که خو کرده به تکرار بپرس یک عمر تماشای جدایی سخت است از پنجره های رو به دیوار بپرس بی ار تباط بود ناجورررر!
سلام بر درویش راس میگی حساب ..حساب 2 2 تا 4 تاس...ولی ..گفتم که اهل حساب کتاب نبودم نیستم ...نبود...نیست... شایدم بود و هست... ... .. . خیلی هم دولا دولا اپ میکنید...حرف زور نزنید حضرت درویش که..........! احوال مرا ز رنگ رخسار بپرس از چشم که خو کرده به تکرار بپرس یک عمر تماشای جدایی سخت است از پنجره های رو به دیوار بپرس بی ار تباط بود ناجورررر
ارسال دیدگاه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
امام رضا
میخوای بری؟
توروخدا....
منم ببر!